نقد و بررسی آهنگ ردپا حصین و صادق

همکاری و دوستی که در گذشته بین حصین و صادق بود، موجب شده بود که موسیقی های رپ فراموش نشدنی به طرفداران خود تقدیم کنند. این آهنگ ها برای شنوندگان بسیار خاطره ساز شده بود چرا که ترکیب نبوغ حصین و صادق و حسی که در کلام آن ها بود تکرار نشدنی است و پر از پندها و اندرزهایی می باشد که از سر تجربه اند. به همین بهانه می خواهیم به نقد و بررسی آهنگ ردپا حصین و صادق بپردازیم.

 

ابتدا حصین می گوید که

دوباره تنها شدم و راه جدیدی را در پیش گرفتم. (دوباره منم و من جلوم در ورودیه)

احساس افسردگی میکنم. (حسم مث تنهایی بعد شلوغیه)

نه کسی را خام می کنی و نه زندگی ات خیالی است (نه قصه بلدی نه اهل قصه ای)

نه تقلبی هستی و نه به زور قسط زنده ای (نه جنس تقلی نه قسطی زنده ای)

مسیرت به هدفت متفاوته (پاهات راه میره اما دلت کلیده)

اخلاقیات همیشه از بین رفته است (اخلاق همیشه روش یکی تلپی ریده)

حرف زدن با آدم ها را بی فایده می دانی و ترجیح می دهی که بیشتر بشنوی تا این که صحبت کنی (حرفتو قورت میدی تا شنونده شی، پر حرفی ولی خب میگی بزنم که چی؟)

از کار زیاد و دعوا به خاطر زندگی کبود شده ای و با زخم هایت می سازی (لم دادی رو همه کبودیات)

در ادامه صادق می گوید که زندگی به همین سادگی و عاشقانه نیست که تو فکر میکنی (یه نامه عاشقانه لابلای سبد گل)

زندگی عاشقانه دیگر من را راضی نمی کند و برایم عادی و روتین شده است (داداشی واسه ی من عادین اینا)

من دیگه به فکر سرمایه ام و تفکراتم عوض شده (من یه جوونم از نوع مادی بیکار)

اشاره به این که دغدغه ی هزینه های زندگی باعث شده که دیگر انسان نمی تواند از زیبایی های زندگی لذت ببرد.

اصلا نفهمیدم وقتم را صرف چه کردم و عمرم چگونه گذشت (نفهمیم چی شد که عمر و وقتو آب برد)

نفهمیدم چی شد که طرز فکرم تغییر کرد (نفهمیدم چی شد که مغز پوکم تاب خورد)

سرنوشت من به زور بهم تحمیل شد (سرنوشت نخ بود منم یه سوزن)

هر کسی که هستی ادعای واهی نداشته باش و مثل ما مشتی گری کن (مشتی باش عین ما هر کی داشته ادعا)

در میان زشتی ها، زیبای های حقیقی خودت را حفظ کن و مثل جغد متفکر باش و خوب حرف بزن (زشت بین خوشگلا جغد باش و خوش صدا)

باید گرسنگی بکشی تا حال گرسنه ها را درک کنی (سیری فکر گشنه ها)

خودت را جاودانه کن و قید افکار دنیا را بزن (زنده باش نه زندگی کن، گنده باش و بچگی کن)

کاری کن که زندگی ات را تعریف کنند و از تو الگو بگیرند نه این که هی حرف بزنی و شعار بی عمل بدهی (قصه باش نه قصه گو)

هر کاری که میکنی از عقل استفاده کن و برای خودت هر کاری که می توانی بکن و به کم قانع نباش (هر جی هستی خر نباش قانع به کم نباش)